صفت تفضیلی:
more cumbersomeصفت عالی:
most cumbersomeهمچنین میتوان از cumbrous به جای cumbersome استفاده کرد.
(آنچه که بهدلیل بزرگی و یا وزن زیاد سر و کار با آن مشکل باشد) سخت کاربرد، دست و پا گیر، گت و گنده، دشوارکار، ثقیل، دیرحرکت، کند، (آدم) لندهور
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
It was an angry and cumbersome bear.
خرس خشمناک و گت و گندهای بود.
Her suitcases were old and cumbersome.
چمدانهای او قدیمی و حمل آنها مشکل بود.
آهسته، بطئی، سنگین و بد کار، (ماشینآلات) بدقلق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
cumbersome administrative procedures.
روشهای مدیریت وقتگیر و کمسود.
cumbersome technical terms.
واژههای فنی قلمبه سلمبه.
صفت تفضیلی cumbersome در زبان انگلیسی more cumbersome است.
صفت عالی cumbersome در زبان انگلیسی most cumbersome است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cumbersome» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cumbersome