صفت تفضیلی:
more tediousصفت عالی:
most tediousخستهکننده، کسلکننده، ملالآور، کسالتآور، ملالتبار، حوصلهسربر، یکنواخت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The professor's lecture was so tedious that many students fell asleep.
سخنرانی استاد بهقدری خستهکننده بود که بسیاری از دانشجویان به خواب رفتند.
The student found the homework assignment to be tedious and time-consuming.
دانش آموز مشق شب را حوصلهسربر و وقتگیر دانست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tedious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tedious