زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Dragging

گذشته‌ی ساده:

dragged

شکل سوم:

dragged

سوم‌شخص مفرد:

drags

معنی dragging | جمله با dragging

adjective

خسته‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He was annoyed by their dragging way of walking and talking

راه رفتن و صحبت کردن خسته‌کننده‌شان آزارش می‌داد.

The lecture was really dragging.

ارائه واقعاٌ خسته‌کننده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dragging

  1. adjective tiresome, monotonous
    Synonyms:
    boring dull long tedious wearisome lengthy prolonged protracted monotonous drawn-out going slowly humdrum
    Antonyms:
    lively energizing

سوال‌های رایج dragging

گذشته‌ی ساده dragging چی میشه؟

گذشته‌ی ساده dragging در زبان انگلیسی dragged است.

شکل سوم dragging چی میشه؟

شکل سوم dragging در زبان انگلیسی dragged است.

سوم‌شخص مفرد dragging چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد dragging در زبان انگلیسی drags است.

ارجاع به لغت dragging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dragging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dragging

لغات نزدیک dragging

پیشنهاد بهبود معانی