با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Lengthy

ˈleŋθi ˈleŋθi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    lengthier
  • صفت عالی:

    lengthiest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
طویل، دراز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His lengthy lecture made me sleepy.
- نطق طولانی او مرا خواب‌آلود کرد.
- a lengthy journey
- سفری طولانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lengthy

  1. adjective extended
    Synonyms: diffuse, dragging, drawn-out, elongate, elongated, interminable, lengthened, long, longish, long-winded, overlong, padded, prolix, prolonged, protracted, tedious, tiresome, verbose, very long, wearisome, windy, wordy
    Antonyms: abbreviated, curtailed, shortened

لغات هم‌خانواده lengthy

ارجاع به لغت lengthy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lengthy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lengthy

لغات نزدیک lengthy

پیشنهاد بهبود معانی