بادزدگی یا زنگزدگی، زنگار، افت، پژمردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
potato blight
آفت سیبزمینی
Locusts blighted the crops.
ملخ به محصولات آسیب رساند.
Illiteracy is a great blight.
بیسوادی آفتی بزرگ است (مصیبتی بزرگ است).
The unplanned spread of cities has blighted the world.
گسترش بیرویهی شهرها دنیا را آفتزده کرده است.
Slums have become a blight on the city.
حلبیآبادها بلای شهر شدهاند.
cast (or put) a blight on something (or somebody)
آفت زده کردن، دچار مصیبت کردن
کلمهی «blight» در زبان فارسی به «خرابی / زوال / آسیب جدی» ترجمه میشود.
کلمهی blight به وضعیتی اشاره دارد که موجب تخریب، نابودی یا آسیب شدید میشود. این واژه میتواند هم در حوزههای طبیعی و محیط زیستی و هم به صورت استعاری در زندگی اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی به کار رود. بهطور کلی، blight نشاندهندهی اثر مخرب و منفی چیزی است که کیفیت، زیبایی یا سلامت یک موجودیت را تحت تأثیر قرار میدهد.
در کشاورزی و زیستشناسی، blight به بیماریها یا عوامل مخربی گفته میشود که گیاهان، محصولات یا درختان را نابود میکنند. برای مثال، بیماری قارچی که باعث خشک شدن برگها یا پوسیدگی محصول میشود، نمونهای از blight است. چنین پدیدههایی میتوانند خسارات اقتصادی سنگین و اثرات زیستمحیطی قابل توجهی به همراه داشته باشند.
در زمینههای شهری و اجتماعی، blight به مناطقی اشاره دارد که به دلیل بیتوجهی، تخریب ساختمانها، فقر یا نبود امکانات، دچار زوال و نابسامانی شدهاند. چنین مناطقی اغلب با صفت «blighted» توصیف میشوند و تلاشهای بازسازی و بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی در آنها ضرورت دارد.
در ادبیات و هنر، blight میتواند به شکل استعاری برای توصیف افسردگی، اندوه، شکست یا نابودی ارزشها و امیدها به کار رود. نویسندگان و شاعران با استفاده از این واژه عمق اثرات منفی یک حادثه یا شرایط نامطلوب را بر زندگی شخصیتها نشان میدهند و حس تلخی و ویرانی را منتقل میکنند.
blight نشاندهندهی تخریب، آسیب یا زوال است که میتواند در سطوح مختلف طبیعی، انسانی یا استعاری مشاهده شود. این واژه کاربرد گستردهای در توصیف پیامدهای منفی و شرایط بحرانزا دارد و حس اهمیت و ضرورت مقابله با عوامل مخرب را به خواننده یا مخاطب منتقل میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blight» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blight