فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Eyesore

ˈaɪsɔːr ˈaɪsɔː

شکل جمع:

eyesores

معنی

noun

چیز بدنما، مایه نفرت، چشم‌درد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eyesore

  1. noun mess, ugliness
    Synonyms:
    sight blemish disgrace horror dump blot ugliness deformity distortion atrocity blight monstrosity ugly thing blot on landscape disfigurement
    Antonyms:
    sight beauty eyeful

ارجاع به لغت eyesore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eyesore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eyesore

لغات نزدیک eyesore

پیشنهاد بهبود معانی