آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Eyesight

ˈaɪsaɪt ˈaɪsaɪt

معنی eyesight | جمله با eyesight

noun B2

دید، بینایی، مراقبت، بینش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She lost her eyesight in childhood.

در کودکی بینایی خود را از دست داد.

His eyesight is poor.

بینایی او ضعیف است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد eyesight

  1. noun vision
    Synonyms:
    sight seeing perception view range of view optics perceiving

ارجاع به لغت eyesight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eyesight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eyesight

لغات نزدیک eyesight

پیشنهاد بهبود معانی