شکلهای نوشتاری دیگر این لغت: seeing that و seeing as how
شکل غیررسمی این لغت: seeing as
چون، زیرا، ازآنجاییکه، بهخاطر اینکه
Seeing as he was late, I went home.
چون او دیر آمد، من به خانه رفتم.
Let’s leave early, seeing we have a long drive ahead.
بیایید زودتر راه بیفتیم؛ بهخاطر اینکه رانندگی طولانیای در پیش داریم.
دید، مشاهده، قوهی دید، بینش، رؤیت، بینایی، دیدن، بصیرت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the gift of seeing
موهبت بینایی
seeing is believing
دیدن همان و باور کردن همان
He recounted his seeings and doings.
او مشاهدات و اعمال خود را بازگو کرد.
چون، به خاطر اینکه، نظر به اینکه
ارزش دیدن داشتن
(عامیانه) اشباح و ارواح را دیدن، دچار وهم و خیال بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seeing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seeing