با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Seedtime

ˈsiːdtaɪm ˈsiːdtaɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    موقع تخم‌کاری، فصل بذر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد seedtime

  1. noun The season of the year during which the weather becomes warmer and plants revive
    Synonyms: spring, springtide, springtime

ارجاع به لغت seedtime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seedtime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seedtime

لغات نزدیک seedtime

پیشنهاد بهبود معانی