فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Featuring

گذشته‌ی ساده:

featured

شکل سوم:

featured

سوم‌شخص مفرد:

features

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

نشان دادن، به نمایش گذاشتن، در برگرفتن

a menu featuring many options

منویی که انتخاب‌های زیادی را در برمی‌گیرد

an exhibit featuring local artists

نمایشگاهی که کار هنرمندان محلی را به نمایش می‌گذارد

adjective

(سینما) با شرکت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

featuring Jack Nicholson

با شرکت جک نیکلسون

a movie featuring big movie stars

فیلمی با شرکت ستارگان بزرگ سینما

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد featuring

  1. adjective giving prominence to
    Synonyms:
    highlighting showing promoting presenting recommending pushing displaying drawing attention to calling attention to making much of pointing up showing off headlining turning starring giving center stage to turning the spotlight on

ارجاع به لغت featuring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «featuring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/featuring

لغات نزدیک featuring

پیشنهاد بهبود معانی