گذشتهی ساده:
turnedشکل سوم:
turnedسومشخص مفرد:
turnsانگلیسی بریتانیایی پیچ (در جاده)
The sign for the turning was hidden behind some trees.
تابلوی پیچ پشت چند درخت پنهان شده بود.
The turning led to a beautiful hidden beach.
پیچ به ساحل مخفی زیبایی منتهی شد.
چرخش، چرخیدن (عمل)، پیچش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The turning of the key in the lock signaled the start of a new day.
چرخش کلید در قفل نشانهی آغاز یک روز جدید بود.
The turning of the earth on its axis creates day and night.
چرخیدن زمین بر محور خود روز و شب را به وجود میآورد.
خراطی، تراشکاری
He showed great skill in the art of turning.
او در هنر خراطی مهارت زیادی نشان داد.
The turning of the wood on the lathe created a smooth and polished surface.
خراطی چوب روی چرخ خراطی سطحی صاف و صیقلی ایجاد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «turning» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turning