گذشتهی ساده:
decayedشکل سوم:
decayedسومشخص مفرد:
decays(به دلیل فعالیت باکتری یا قارچ و غیره) در حال فاسد شدن، در حال پوسیدگی
the odor of decaying fish
بویِ ماهیِ در حالِ پوسیدگی
Try not to touch a decaying fruit without gloves.
سعی کنید بدون دستکش به میوهی در حال فاسد شدن دست نزنید.
در حال خرابشدن، رو به نابودی، در حال نابود شدن، در حال استهلاک، رو به زوال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
old decaying buildings
ساختمانهای قدیمی در حال استهلاک
There are some decaying homes here.
تعدادی خانهی رو به نابودی، در اینجا وجود دارد.
(کیفیت و قدرت و توان) رو به کاهش، نزولی، کاهشی
a decaying industry
صنعتی نزولی
decaying memory
حافظهی رو به کاهش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decaying» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decaying