آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Grounding

    ˈɡraʊndɪŋ ˈɡraʊndɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    grounded

    شکل سوم:

    grounded

    سوم‌شخص مفرد:

    grounds

    معنی grounding | جمله با grounding

    noun uncountable

    اساس، پایه، اصول اولیه، زمینه

    This course is designed to give drivers a grounding in car maintenance.

    این دوره طراحی شده است تا به رانندگان در زمینه‌ی تعمیر و نگهداری خودرو اصول اولیه را یاد دهد.

    His degree gave him a firm grounding in his field.

    مدرک تحصیلی به او زمینه‌ای محکم در رشته‌ی خود داد.

    noun uncountable

    (حمل‌ونقل-هواپیما و کشتی) زمین‌گیری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The grounding of all planes on Tuesday stalled the movement of mail.

    زمین‌گیر شدن همه‌ی هواپیماها در روز سه‌شنبه، روند نامه‌رسانی را متوقف کرد.

    the grounding of ships

    زمین‌گیر شدن کشتی‌ها

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد grounding

    1. verb cover with a primer; apply a primer to
      Synonyms:
      priming training educating
    1. verb restrict; drop in place
      Synonyms:
      dropping throwing downing decking beating flattening leveling flooring prostrating
      Antonyms:
      freeing liberating launching
    1. verb fix firmly and stably
      Synonyms:
      establishing anchoring basing founding building resting landing flooring fielding underpinning rooting predicating soiling landscaping prostrating
    1. noun education or instruction in the fundamentals of a field of knowledge
      Synonyms:
      foundation
    1. noun fastening electrical equipment to earth
      Synonyms:
      earthing

    لغات هم‌خانواده grounding

    • noun
      ground, underground, grounding, grounds
    • adjective
      groundless, underground, grounded
    • verb - transitive
      ground
    • adverb
      underground

    سوال‌های رایج grounding

    گذشته‌ی ساده grounding چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده grounding در زبان انگلیسی grounded است.

    شکل سوم grounding چی میشه؟

    شکل سوم grounding در زبان انگلیسی grounded است.

    سوم‌شخص مفرد grounding چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد grounding در زبان انگلیسی grounds است.

    ارجاع به لغت grounding

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grounding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grounding

    لغات نزدیک grounding

    • - groundfire
    • - groundhog day
    • - grounding
    • - groundless
    • - groundling
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.