۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Training

ˈtreɪnɪŋ ˈtreɪnɪŋ

گذشته‌ی ساده:

trained

شکل سوم:

trained

سوم‌شخص مفرد:

trains

شکل جمع:

trainings

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B1

پرورش، تربیت، تعلیم، کارآموزی، مکتب، مشق، آموزش

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

driver training

آموزش رانندگی

the training of new nurses

تربیت پرستاران جدید

noun uncountable

ورزش تمرین ورزشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد training

  1. noun preparation
    Synonyms:
    practice exercise education instruction coaching teaching groundwork background foundation basics schooling guidance drill discipline cultivation readying sharpening warm-up buildup preliminaries indoctrination principles tune-up grounding workout tuition seasoning domestication chalk talk tutelage upbringing

Collocations

training camp

اردوگاه پرورش ورزشکاران، فرهیختگاه

لغات هم‌خانواده training

سوال‌های رایج training

گذشته‌ی ساده training چی میشه؟

گذشته‌ی ساده training در زبان انگلیسی trained است.

شکل سوم training چی میشه؟

شکل سوم training در زبان انگلیسی trained است.

شکل جمع training چی میشه؟

شکل جمع training در زبان انگلیسی trainings است.

سوم‌شخص مفرد training چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد training در زبان انگلیسی trains است.

ارجاع به لغت training

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «training» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/training

لغات نزدیک training

پیشنهاد بهبود معانی