گذشتهی ساده:
drilledشکل سوم:
drilledسومشخص مفرد:
drillsوجه وصفی حال:
drillingشکل جمع:
drillsتمرین، مشق نظامی، مته زدن، مته، تعلیم دادن، تمرین کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A drill is used to bore holes.
مته را برای سوراخ کردن بهکار میبرند.
a dentist's drill
متهی دندانساز
He drilled a hole in the plate and passed the screw through it.
او صفحه را سوراخ کرد و پیچ را از آن گذراند.
the soldiers' drill started at five A.M.
مشق سربازان ساعت پنج بامداد آغاز میشد.
New recruits were drilled five hours a day.
روزی پنج ساعت به سربازهای جدید مشق نظامی میدادند.
... there were drills and repetitions night and day.
(سعدی) ... شب و روز تمرین و تکرار بود.
I drilled my students in the use of irregular verbs.
شاگردانم را در کاربرد افعال بیقاعده تمرین دادم.
grammar drills
تمرینهای دستور زبان
a fire-drill
تمرین مواجه شدن با آتشسوزی
The importance of punctuality should be drilled into their heads.
باید اهمیت سر وقت بودن را در ضمیر آنها جایگزین کرد.
She drilled the ball over the pitcher's head.
گوی را محکم (با چوگان) از بالای سر پرتابکننده، زد.
I drilled him with a snowball.
با گلولهی برف به او زدم.
They had drilled his body with bullets.
جسدش را با گلوله سوراخسوراخ کرده بودند.
(با متهی بزرگ) چاه کندن، چاه زدن
برای دستیابی به نفت (یا آب) چاه زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «drill» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drill