گذشتهی ساده:
rehearsedشکل سوم:
rehearsedسومشخص مفرد:
rehearsesوجه وصفی حال:
rehearsingتمرین کردن، آمادهسازی کردن، مرور کردن
Before the night of the play's opening, we must rehearse it three more times.
قبل از شب آغاز نمایش باید سه بار دیگر آن را تمرین کنیم.
She rehearsed her wedding vows several times before the ceremony.
او چندین بار جملات سوگند ازدواجش را پیشاز مراسم مرور کرد.
She spent the whole afternoon rehearsing her speech.
تمام بعدازظهر را صرف تمرین نطق خود کرد.
He rehearses the orchestra three times a week.
هفتهای سه بار ارکستر را تمرین میکند.
شرح دادن، بازگو کردن، تکرار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The events are rehearsed in most Irish histories.
این رویدادها در اکثر منابع تاریخی ایرلند بازگویی میشود.
The advertisement rehearsed the many products of our company.
آن آگهی محصولات متعدد شرکت ما را به تفصیل شرح داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rehearse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rehearse