با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rehearse

rəˈhɜrːs rɪˈhɜːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    rehearsed
  • شکل سوم:

    rehearsed
  • سوم‌شخص مفرد:

    rehearses
  • وجه وصفی حال:

    rehearsing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb
گفتن، تمرین کردن، تکرار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The events are rehearsed in most Irish histories.
- این رویدادها در اکثر منابع تاریخی ایرلند بازگویی می‌شود.
- The advertisement rehearsed the many products of our company.
- آن آگهی محصولات متعدد شرکت ما را به تفصیل شرح داد.
- Before the night of the play's opening, we must rehearse it three more times.
- قبل از شب آغاز نمایش باید سه بار دیگر آن را تمرین کنیم.
- She spent the whole afternoon rehearsing her speech.
- تمام بعدازظهر را صرف تمرین نطق خود کرد.
- He rehearses the orchestra three times a week.
- هفته‌ای سه‌ بار به ارکستر تمرین می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rehearse

  1. verb prepare for performance
    Synonyms: act, depict, describe, do over, drill, dry run, experiment, go over, go through, hold a reading, hone, iterate, learn one’s part, narrate, practice, ready, recapitulate, recite, recount, reenact, reiterate, relate, repeat, review, run lines, run through, study, take from the top, tell, test, train, try out, tune up, walk through, warm up, work out
    Antonyms: go cold turkey

ارجاع به لغت rehearse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rehearse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rehearse

لغات نزدیک rehearse

پیشنهاد بهبود معانی