گذشتهی ساده:
went overشکل سوم:
gone overسومشخص مفرد:
goes overوجه وصفی حال:
goes overدر معنای اول همچنین میتوان از go down بهجای go over استفاده کرد.
انگلیسی آمریکایی با واکنش خاصی روبهرو شدن، بازتاب داشتن
That idea won’t go over with the boss.
اون ایده از نظر رئیس قابل قبول نخواهد بود.
Her speech went over surprisingly well.
سخنرانیاش بهطرز شگفتانگیزی مورد استقبال قرار گرفت.
(بهدقت) بازبینی کردن، بررسی کردن، وارسی کردن، مرور کردن، نگاه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The detective wanted to go over the crime scene to gather more evidence.
کارآگاه میخواست برای جمعآوری شواهد بیشتر، صحنهی جرم را بررسی کند.
Let's go over the report together to ensure there are no errors.
بیایید با هم گزارش را بررسی کنیم تا مطمئن شویم که هیچ خطایی وجود ندارد.
دوره کردن، مرور کردن، شرح دادن، توضیح دادن، بررسی کردن
I need to go over my notes before the exam.
قبلاز امتحان باید یادداشتهایم را مرور کنم.
Let's go over the plan one more time before the meeting.
اجازه دهید که قبلاز جلسه، باری دیگر برنامه را دوره کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go over» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-over