گذشتهی ساده:
revisedشکل سوم:
revisedسومشخص مفرد:
revisesوجه وصفی حال:
revisingاصلاح کردن، تصحیح کردن (متن و نوشته و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The teacher asked the students to revise their essays.
معلم از دانشآموزان خواست انشاهای خود را اصلاح کنند.
The teacher asked the students to revise their answers.
معلم از دانشآموزان خواست تا پاسخهای خود را تصحیح کنند.
بازبینی کردن، بازنگری کردن، دوباره بررسی کردن، مورد بررسی مجدد قرار دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to revise tax rates
نرخ مالیات را بازنگری کردن
The cost of insurance has been revised due to inflation.
نرخ بیمه به دلیل تورم مورد بررسی مجدد قرار گرفته است.
انگلیسی بریتانیایی مرور کردن، دوره کردن (درس)
I need to revise all the key concepts from my biology textbook before the final exam.
باید قبل از امتحان نهایی تمام مفاهیم کلیدی کتاب زیستشناسی خود را مرور کنم.
I spent the weekend revising my math equations to make sure I understood the concepts thoroughly.
آخر هفته را صرف دوره کردن معادلات ریاضی خود کردم تا مطمئن شوم که مفاهیم را به طور کامل درک کردهام.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «revise» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revise