همچنین به این شکل نیز نوشته میشود: re-examine
دوباره بررسی کردن، از نو آزمودن، بازبینی کردن، بازآزمودن
The company's financial advisor suggested that they reexamine their business plan.
مشاور مالی شرکت به آنها پیشنهاد کرد که طرح کسبوکار خود را دوباره بررسی کنند.
In order to improve our results, we must re-examine our strategies and tactics.
بهمنظور بهبود نتایج، باید استراتژیها و تاکتیکهای خود را بازبینی کنیم.
حقوق بازپرسی کردن (از شاهد)، مورد بازپرسی قرار دادن (شاهد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The lawyer planned to reexamine the witness.
وکیل قصد بازپرسی از شاهد را داشت.
The prosecutor decided to re-examine the witness to clarify the details of the crime.
دادستان تصمیم گرفت بهمنظور روشنشدن جزئیات این جنایت، شاهد را مورد بازپرسی قرار دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reexamine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reexamine