گذشتهی ساده:
upgradedشکل سوم:
upgradedسومشخص مفرد:
upgradesوجه وصفی حال:
upgradingبهبود امکانات، ترفیع
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
a locomotive going upgrade
لوکوموتیوی که در سربالایی حرکت میکند
Our medical facilities are being upgraded.
تأسیسات پزشکی ما در دست بهسازی است.
بالا بردن، از درجه بالا، به طرف بالا، سربالایی، ترفیع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
روبهرونق، روبهبهبود، روبهخوبی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «upgrade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/upgrade