امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Upgrade

ʌpˈɡreɪd ʌpˈɡreɪd ʌpˈɡreɪd ʌpˈɡreɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    upgraded
  • شکل سوم:

    upgraded
  • سوم‌شخص مفرد:

    upgrades
  • وجه وصفی حال:

    upgrading

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adjective adverb B2
بهبود امکانات، ترفیع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a locomotive going upgrade
- لوکوموتیوی که در سربالایی حرکت می‌کند
- Our medical facilities are being upgraded.
- تأسیسات پزشکی ما در دست به‌سازی است.
noun verb - transitive adjective adverb
بالا بردن، از درجه بالا، به طرف بالا، سربالایی، ترفیع
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد upgrade

  1. verb improve
    Synonyms: advance, better, boost, elevate, enhance, increase, lift, make better, make strides, move up, progress, promote, raise

Collocations

  • on the upgrade

    روبه‌رونق، روبه‌بهبود، روبه‌خوبی

ارجاع به لغت upgrade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «upgrade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/upgrade

لغات نزدیک upgrade

پیشنهاد بهبود معانی