با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Compare

kəmˈper kəmˈpeə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    compared
  • شکل سوم:

    compared
  • سوم‌شخص مفرد:

    compares
  • وجه وصفی حال:

    comparing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1
مقایسه کردن، سنجیدن، برابر نهادن، مقابله کردن، تطبیق کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- (as) compared with
- در مقایسه با، در سنجش با
- Do not always compare me with others, please.
- لطفا انقدر مرا با بقیه مقایسه نکن.
- Compare this new TV set with the old one, you will see which is better.
- اگر این تلویزیون جدید را با آن قدیمی مقایسه کنی، متوجه می‌شوی کدام بهتر است.
verb - transitive
تشبیه کردن، ماننده کردن، قیاس کردن
verb - transitive
(دستور زبان)(صفت، قید) صیغه‌ی تفصیلی واژه‌ای را ساختن
verb - intransitive
مقایسه شدن، قابل‌مقایسه بودن، قابل‌قیاس بودن، برابری کردن
- beyond/past/without compare
- فراتر از هر سنجشی، بی‌همتا، بی‌مانند، بی‌نظیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد compare

  1. verb examine in contrast
    Synonyms: analyze, approach, balance, bracket, collate, confront, consider, contemplate, contrast, correlate, divide, equal, examine, hang, hold a candle to, inspect, juxtapose, match, match up, measure, observe, oppose, parallel, place in juxtaposition, ponder, rival, scan, scrutinize, segregate, separate, set against, set side by side, size up, stack up against, study, touch, weigh, weigh against another
  2. verb liken, equate
    Synonyms: allegorize, approach, approximate to, assimilate, balance, bear comparison, be in the same class as, be on a par with, bring near, come up to, compete with, connect, correlate, distinguish between, draw parallel, equal, equate, hold a candle to, identify with, link, make like, match, notice similarities, parallel, put alongside, relate, resemble, show correspondence, stack up with, standardize, tie up, vie

Collocations

  • compare notes

    تبادل نظر کردن

    تبادل‌نظر کردن، مشاوره و مباحثه کردن، کنکاش کردن

لغات هم‌خانواده compare

ارجاع به لغت compare

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compare» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compare

لغات نزدیک compare

پیشنهاد بهبود معانی