گذشتهی ساده:
equatedشکل سوم:
equatedسومشخص مفرد:
equatesوجه وصفی حال:
equatingبرابرکردن، برابرگرفتن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن، یکسان فرض کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to equate wealth with happiness
ثروت را با خوشبختی برابر دانستن
You cannot equate human life with money.
شما نمیتوانید جان انسان را با پول بسنجید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «equate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equate