گذشتهی ساده:
associatedشکل سوم:
associatedسومشخص مفرد:
associatesوجه وصفی حال:
associatingشکل جمع:
associatesربط دادن، مرتبط دانستن، پیوند دادن، تداعی کردن
People often associate red with danger or warning.
مردم اغلب رنگ قرمز را با خطر یا هشدار ربط میدهند.
Do you associate any particular smells with your grandmother’s house?
آیا بوی خاصی را با خانهی مادربزرگت مرتبط میدانی؟
He associated with thieves and killers.
او با دزدان و آدمکشان محشور شد.
to associate rain with grief
باران را با حزن تداعی کردن
همکار، شریک، همراه، دوست، آشنا، همدست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The suspect was arrested along with two of his associates.
مظنون همراه با دو نفر از همدستانش دستگیر شد.
Mr. Kim met with his business associate to discuss the merger.
آقای کیم با شریک کاریاش برای بحث دربارهی ادغام شرکتها ملاقات کرد.
Mohsen and two of his associates
محسن و دو نفر از همکارانش
Non-doctors can only become associate members of the club.
غیر دکترها فقط میتوانند عضو وابستهی انجمن باشند.
انگلیسی آمریکایی دارندهی مدرک کاردانی، دارندهی مدرک فوقدیپلم
She is an associate of applied science in nursing.
او دارای مدرک کاردانی علوم کاربردی در پرستاری است.
The college offers programs leading to an associate of arts.
این کالج برنامههایی برای دریافت مدرک کاردانی هنر ارائه میدهد.
associate of arts
فوقدیپلم هنر
دستیار، معاون
She was promoted to associate director last year.
او سال گذشته به سمت معاون مدیر ارتقا یافت.
The film's associate producer handled post-production.
دستیار تهیهکنندهی فیلم، مسئول مرحلهی پستولید بود.
متحد شدن، یکپارچه شدن، یکپارچه کردن، همپیمان شدن، شریک شدن، همراه شدن
Two party members became associated with socialists.
دو نفر از اعضای حزب با سوسیالیستها متحد شدند.
They associated with each other for business and travel.
آنها برای امور کاری و سفر با هم همراه بودند.
فوقدیپلم
همکاری کردن با، وابستگی پیدا کردن با، همنشین شدن
رابطه داشتن با، مربوط بودن با، همکاری داشتن با
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «associate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/associate