آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Pal

pæl pæl

شکل جمع:

pals

معنی pal | جمله با pal

noun adverb

یار، شریک، همدست، رفیق شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

my school pal

رفیق هم مدرسه‌ی من

They palled around for years.

سالها با هم رفیق جون جونی بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pal

  1. noun person’s friend
    Synonyms:
    friend buddy mate companion associate crony chum comrade bro cuz sister brother sidekick amigo amiga good buddy bosom buddy homeboy homegirl boon companion connate
    Antonyms:

سوال‌های رایج pal

شکل جمع pal چی میشه؟

شکل جمع pal در زبان انگلیسی pals است.

ارجاع به لغت pal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pal

لغات نزدیک pal

پیشنهاد بهبود معانی