شکل جمع:
palacesکاخ، قصر، کوشک (محل اقامت رسمی رئیس حکومت مانند پادشاه یا رئیسجمهور و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The Queen's coronation took place in the palace.
تاجگذاری ملکه در کاخ انجام شد.
The King welcomed his guests at the palace.
شاه از مهمانانش در قصر استقبال کرد.
قدیمی کاخ، قصر (در نامهای ساختمانهای بزرگ مانند سینماها یا دیگر مکانهای مخصوص سرگرمی و تفریح)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The Winter Garden Palace hosts ballroom dancing events every weekend.
کاخ باغ زمستانی هر هفته میزبان رویدادهای رقص باله است.
The Regal Palace is a grand cinema known for its luxurious interiors and state-of-the-art screens.
قصر رگال سینمای بزرگی است که بهخاطر فضای داخلی مجلل و نمایشگرهای پیشرفتهاش شناخته میشود.
کاخنشین (the Palace)
The Palace denied the accusation.
کاخنشین این اتهام را رد کرد.
The Palace lifestyle had no bounds.
سبک زندگی کاخنشین هیچ حدومرزی نداشت.
مربوط به کاخ، مربوط به قصر
The palace gates were adorned with intricate carvings.
دروازههای کاخ با کندهکاریهای پرنقشونگار آراسته شده بود.
The chef prepared a delectable feast fit for the King in the palace kitchen.
سرآشپز در آشپزخانهی قصر ضیافتی لذیذ برای پادشاه آماده کرد.
مربوط به کاخنشینان، مربوط به اقدامات و غیرهی مسئول یا مسئولان بلندپایه
The palace revolution had a profound impact on the country's political landscape.
انقلاب کاخنشینان تأثیر عمیقی بر چشمانداز سیاسی کشور گذاشت.
Understanding the intricacies of palace politics requires careful observation and analysis.
درک پیچیدگیهای سیاست مسئولان بلندپایه مستلزم مشاهده و تحلیل دقیق است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «palace» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/palace