فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mansion

ˈmænʃn ˈmænʃn

شکل جمع:

mansions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

عمارت چند‌دستگاهی، عمارت بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

A merchant who lived in a beautiful mansion.

تاجری که در یک کاخ زیبا زندگی می‌کرد.

In my Father's house there are many mansions.

(انجیل) در خانه‌ی پدرم اتاق‌های فراوانی یافت می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mansion

  1. noun very large house
    Synonyms:
    home residence dwelling building abode habitation estate manor hall palace villa castle seat chateau
    Antonyms:
    hut

ارجاع به لغت mansion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mansion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mansion

لغات نزدیک mansion

پیشنهاد بهبود معانی