شکل جمع:
abodesمنزل، مسکن، رحل اقامت افکندن، اشاره کردن، پیشگویی کردن، بودگاه، بودباش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
during his abode in Ghazvin
در دوران اقامت او در قزوین
a humble cottage became their abode
کلبهی محقری منزلگه آنها شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «abode» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abode