آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Hearth

hɑːrθ hɑːθ

معنی hearth | جمله با hearth

noun

اجاق، آتشدان، کف منقل، (مجازاً) منزل، سکوی اجاق، کوره کشتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

There was a pile of ashes on the hearth.

روی کف اجاق توده‌ای خاکستر جمع شده بود.

A bright fire was burning in the hearth.

آتش درخشانی در اجاق می‌سوخت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The soldier was longing to return once again to the family hearth.

سرباز آرزو می‌کرد که یک‌بار دیگر به کانون خانواده‌اش باز گردد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hearth

  1. noun a fireplace
  1. noun home

ارجاع به لغت hearth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hearth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hearth

لغات نزدیک hearth

پیشنهاد بهبود معانی