Heartily

    ˈhɑːrt̬li ˈhɑːtəli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    از ته دل، قلبا‌ً، با‌صمیمیت، با تمام وجود، از جان و دل، با اشتیاق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    adverb
    حسابی، خیلی، مفصل
    - to eat heartily
    - حسابی خوردن، با اشتیاق خوردن
    - heartily sorry
    - خیلی متأسف
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد heartily

    1. adverb sincerely
      Synonyms: earnestly, cordially, seriously, genuinely
    2. adverb vigorously
      Synonyms: zealously, enthusiastically, energetically, exuberantly
    3. adverb completely
      Synonyms: totally, thoroughly, wholly

    لغات هم‌خانواده heartily

    ارجاع به لغت heartily

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heartily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartily

    لغات نزدیک heartily

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند