با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wholly

ˈhoʊlli ˈhəʊl-li
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb C2
کاملاً، به‌طور اکمل، تمام و کمال، جمعاً، روی‌هم، به‌تمامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wholly

  1. adverb completely, entirely
    Synonyms: all, all in all, all the way, altogether, comprehensively, from A to Z, fully, heart and soul, in every respect, in toto, one-hundred percent, outright, perfectly, quite, roundly, thoroughly, top to bottom, totally, utterly, well
    Antonyms: incompletely, partially, partly
  2. adverb exclusively
    Synonyms: individually, just, only, purely, solely, specifically, without exception
    Antonyms: inclusively

لغات هم‌خانواده wholly

ارجاع به لغت wholly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wholly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wholly

لغات نزدیک wholly

پیشنهاد بهبود معانی