امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wholly

ˈhoʊlli ˈhəʊl-li
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb C2
کاملاً، به‌طور اکمل، تمام و کمال، جمعاً، روی‌هم، به‌تمامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wholly

  1. adverb completely, entirely
    Synonyms:
    all all in all all the way altogether comprehensively from A to Z fully heart and soul in every respect in toto one-hundred percent outright perfectly quite roundly thoroughly top to bottom totally utterly well
    Antonyms:
    incompletely partially partly
  1. adverb exclusively
    Synonyms:
    individually just only purely solely specifically without exception
    Antonyms:
    inclusively

لغات هم‌خانواده wholly

  • adverb
    wholly

ارجاع به لغت wholly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wholly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wholly

لغات نزدیک wholly

پیشنهاد بهبود معانی