با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Specifically

spəˈsɪfɪkli spəˈsɪfɪkli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more specifically
  • صفت عالی:

    most specifically

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb C1
به‌‌ویژه، مخصوصاً، به‌‌خصوص، به‌طور خاص، مشخصاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She specifically requested a gluten-free pizza for dinner.
- او برای شام مشخصاً یک پیتزای بدون گلوتن خواست.
- I bought this dress specifically for the wedding next month.
- این لباس را به‌طورخاص برای عروسی ماه آینده خریدم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد specifically

  1. adverb expressly, particularly
    Synonyms: accurately, categorically, characteristically, clearly, concretely, correctly, definitely, distinctively, especially, exactly, explicitly, in detail, indicatively, individually, in specie, minutely, peculiarly, pointedly, precisely, respectively, specially
    Antonyms: broadly, generally

لغات هم‌خانواده specifically

ارجاع به لغت specifically

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «specifically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/specifically

لغات نزدیک specifically

پیشنهاد بهبود معانی