آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ تیر ۱۴۰۴

    Correctly

    kəˈrekt.li kəˈrekt.li

    صفت تفضیلی:

    more correctly

    صفت عالی:

    most correctly

    معنی correctly

    adverb B1

    به‌درستی، به‌طور درست و صحیح

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد correctly

    1. adverb right
      Synonyms:
      well rightly properly perfectly precisely accurately justly fittingly fitly nicely decently decorously to a t befittingly
      Antonyms:
      wrongly incorrectly inaccurately mistakenly flawed

    لغات هم‌خانواده correctly

    noun
    correction, correctness, corrective
    adjective
    correct, corrective
    verb - transitive
    correct
    adverb
    correctly

    سوال‌های رایج correctly

    معنی correctly به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Correctly» در زبان فارسی به «به‌درستی» یا «به‌طور صحیح» ترجمه می‌شود.

    این واژه به شیوه‌ای اشاره دارد که کاری یا عملی بدون اشتباه، به شکل دقیق و مطابق با قواعد و استانداردهای لازم انجام شود. وقتی می‌گوییم چیزی «correctly» انجام شده، یعنی همه‌ی مراحل و جزئیات آن به‌درستی رعایت شده و نتیجه‌ی مطلوب و درست به دست آمده است. استفاده از این واژه در بسیاری از زمینه‌ها مانند آموزش، کارهای روزمره، نوشتن، سخن گفتن، و حتی در علوم مختلف اهمیت ویژه‌ای دارد.

    در زندگی روزمره، انجام دادن کارها به‌درستی باعث می‌شود نتایج بهتری حاصل شود و از بروز مشکلات و اشتباهات پیشگیری گردد. به عنوان مثال، اگر یک دستورالعمل آشپزی به‌درستی دنبال شود، غذای مطلوبی آماده می‌شود، یا در هنگام رانندگی، رعایت قوانین به‌درستی سبب حفظ ایمنی فرد و دیگران می‌گردد. بنابراین، «correctly» به نوعی نشان‌دهنده‌ی کیفیت و دقت عمل است که می‌تواند تأثیر مستقیم بر موفقیت و رضایت داشته باشد.

    از دیدگاه آموزشی، آموزش دادن یا یاد گرفتن مطالب به‌درستی اهمیت فراوانی دارد. یادگیری صحیح مفاهیم، فنون و مهارت‌ها کمک می‌کند تا فرد در موقعیت‌های مختلف زندگی و کاری بهترین عملکرد را داشته باشد. در این حوزه، واژه‌ی «correctly» بیانگر رعایت اصول علمی، منطقی و کاربردی است که به تثبیت دانش و افزایش توانمندی‌ها منجر می‌شود.

    در زبان و نوشتار، به‌درستی استفاده کردن از قواعد گرامری، املایی و نگارشی اهمیت دارد تا پیام به صورت روشن و بدون ابهام منتقل شود. اشتباهات زبانی می‌توانند فهم مطلب را دچار مشکل کنند یا اعتبار نوشته را کاهش دهند. به همین دلیل، تأکید بر انجام کارها «correctly» در زمینه‌ی ارتباطات، کلیدی است.

    انجام کارها به‌درستی یک ارزش و مهارت است که افراد و سازمان‌ها را در مسیر موفقیت و پیشرفت قرار می‌دهد. این واژه بیانگر دقت، توجه و احترام به اصول است که در تمامی ابعاد زندگی کاربرد دارد و تضمین‌کننده‌ی کیفیت و اثرگذاری عمل محسوب می‌شود.

    صفت تفضیلی correctly چی میشه؟

    صفت تفضیلی correctly در زبان انگلیسی more correctly است.

    صفت عالی correctly چی میشه؟

    صفت عالی correctly در زبان انگلیسی most correctly است.

    ارجاع به لغت correctly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «correctly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/correctly

    لغات نزدیک correctly

    • - correctitude
    • - corrective
    • - correctly
    • - correctness
    • - corrector
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.