(معمولاً برای ابراز انتقاد یا عدم تأیید یا نارضایتی) بهطور معنیدار، بهطور واضح، بهطور آشکار، آشکارا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He pointedly refused to shake hands.
او بهطور آشکار از دستدادن خودداری کرد.
He pointedly ignored her.
او بهطور واضح او را نادیده گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pointedly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pointedly