سومشخص مفرد:
pointsوجه وصفی حال:
pointingصفت تفضیلی:
more pointedصفت عالی:
most pointedنوکتیز، تیز
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
She held a pointed dagger in her trembling hand.
خنجر نوکتیز را در دست لرزانش نگه داشت.
The tip of the pencil was pointed.
نوک مداد تیز بود.
تیز، نیشدار (تذکر یا نگاه و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The king gave him a pointed look.
پادشاه نگاهی تیز به او انداخت.
His pointed criticism of my presentation was both unhelpful and discouraging.
انتقاد نیشدار او از ارائهی من هم ناسودمند و هم دلسردکننده بود.
آشکار، مشهود، مشخص
His pointed indifference towards my feelings hurt me.
بیتفاوتی آشکارش نسبت به احساسات من مرا آزار داد.
Despite his pointed indifference, I still tried to get his attention.
علیرغم بیتفاوتی مشهودش، باز هم سعی کردم توجه او را جلب کنم
وجه وصفی حال pointed در زبان انگلیسی pointing است.
سومشخص مفرد pointed در زبان انگلیسی points است.
صفت تفضیلی pointed در زبان انگلیسی more pointed است.
صفت عالی pointed در زبان انگلیسی most pointed است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pointed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pointed