آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Cornered

ˈkɔːrnərd ˈkɔːnəd

معنی cornered | جمله با cornered

adjective

گیرافتاده، در تنگنا قرار گرفته، محاصره‌شده

With mounting debts and no income, she felt cornered and hopeless.

با افزایش بدهی‌ها و نداشتن درآمد، او خود را در تنگنایی ناامیدکننده حس می‌کرد.

The cat looked scared and cornered behind the furniture.

گربه پشت اثاثیه ترسیده و در گوشه‌ای گیر افتاده بود.

adjective

دارای (چند) گوش، گوش، - طرفه، - گوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She folded the paper into a neat five-cornered star.

او کاغذ را به شکل ستاره‌ای پنج‌گوش مرتب تا زد.

The box was strangely designed with no clearly cornered edges.

جعبه، طراحی عجیبی داشت و هیچ لبه‌ی گوشه‌داری در آن دیده نمی‌شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a three-cornered hat

کلاه سه‌گوش

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cornered

  1. verb trap
    Synonyms:
    confused perplexed trapped bent angled posed edged spotted veered recessed retreated nonplussed
    Antonyms:
    released allowed
  1. adjective forced to turn and face attackers
    Synonyms:
    trapped at-bay treed

سوال‌های رایج cornered

وجه وصفی حال cornered چی میشه؟

وجه وصفی حال cornered در زبان انگلیسی cornering است.

سوم‌شخص مفرد cornered چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد cornered در زبان انگلیسی corners است.

ارجاع به لغت cornered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cornered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cornered

لغات نزدیک cornered

پیشنهاد بهبود معانی