آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ شهریور ۱۴۰۴

    Cornerstone

    ˈkɔːrnərstoʊn ˈkɔːnəstəʊn

    معنی cornerstone | جمله با cornerstone

    noun countable

    سنگ بنا، سنگ اول بنا (نخستین سنگ در ساخت پی یک بنا)

    The prime minister personally laid the cornerstone of the building.

    نخست‌وزیر شخصاً سنگ اول بنا را کار گذاشت.

    The cornerstone of the building was laid in 1892.

    سنگ بنای این بنا در سال ۱۸۹۲ گذاشته شد.

    noun countable

    مجازی اساس، پایه، بنیاد، اساس، سنگ بنا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Education is the cornerstone of progress.

    آموزش‌و‌پرورش اساس پیشرفت است.

    Hard work is the cornerstones of achieving one's goals.

    سخت‌کوشی سنگ بنای دستیابی به اهداف است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cornerstone

    1. noun vital element
      Synonyms:
      essential base foundation pillar mainstay main ingredient key element anchor keystone linchpin mainspring

    سوال‌های رایج cornerstone

    معنی cornerstone به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی cornerstone در زبان فارسی به سنگ بنای اصلی، اساس و پایه ترجمه می‌شود.

    سنگ بنای اصلی یا cornerstone به معنای پایه‌ای است که کل ساختار یا مفهومی بر آن استوار است. این واژه در اصل از معماری و ساختمان‌سازی گرفته شده، جایی که سنگ بنای گوشه‌ی یک بنا نخستین سنگی است که قرار داده می‌شود و موقعیت و تراز دیگر بخش‌ها بر اساس آن تعیین می‌شود. به همین دلیل، cornerstone نماد اهمیت، ثبات و بنیاد قوی در هر سیستم، پروژه یا ایده‌ای است که بر آن بنا می‌شود.

    در معنای استعاری، cornerstone به مفاهیم، اصول یا ارزش‌هایی اشاره دارد که پایه و اساس موفقیت یا ثبات یک سازمان، جامعه، خانواده یا فرد را تشکیل می‌دهند. برای مثال، در کسب‌وکار، صداقت و اعتماد می‌تواند cornerstone یک شرکت باشد و بدون آن کل سیستم دچار مشکل و ناپایداری شود. این مفهوم نشان می‌دهد که برخی عناصر اساسی هستند و تمام موفقیت‌ها و دستاوردهای بعدی بر پایه‌ی آن‌ها شکل می‌گیرد.

    cornerstone در علم و آموزش نیز کاربرد فراوان دارد. مفاهیم بنیادین، نظریه‌های اصلی یا مهارت‌های پایه‌ای که برای درک موضوعات پیچیده ضروری هستند، به عنوان cornerstone شناخته می‌شوند. یادگیری و تسلط بر این اصول، زمینه‌ساز توسعه دانش و مهارت‌های پیشرفته‌تر است و بدون آن درک صحیح از موضوع دشوار می‌شود.

    این واژه همچنین در فرهنگ و جامعه کاربرد دارد. اصول اخلاقی، قوانین پایه‌ای یا ارزش‌های اجتماعی که جامعه را پایدار و منسجم نگه می‌دارند، نمونه‌هایی از cornerstone هستند. احترام به این اصول، تداوم و پایداری جامعه را تضمین می‌کند و نقش کلیدی در ایجاد ثبات، اعتماد و هماهنگی میان افراد دارد.

    cornerstone نه تنها نشان‌دهنده‌ی اهمیت یک عنصر خاص است، بلکه یادآور ضرورت پایه‌گذاری محکم و مستحکم در هر حوزه‌ای است. چه در معماری، چه در علم، هنر یا زندگی شخصی، شناخت و احترام به سنگ بنای اصلی باعث موفقیت، ثبات و پیشرفت می‌شود و به ما می‌آموزد که بدون داشتن یک پایه‌ی محکم، ساختار یا پروژه‌ای نمی‌تواند دوام و اثرگذاری لازم را داشته باشد.

    ارجاع به لغت cornerstone

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cornerstone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cornerstone

    لغات نزدیک cornerstone

    • - cornerback
    • - cornered
    • - cornerstone
    • - cornerways
    • - cornerwise
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.