سنگ بنا، سنگ اول بنا (نخستین سنگ در ساخت پی یک بنا)
The prime minister personally laid the cornerstone of the building.
نخستوزیر شخصاً سنگ اول بنا را کار گذاشت.
The cornerstone of the building was laid in 1892.
سنگ بنای این بنا در سال ۱۸۹۲ گذاشته شد.
مجازی اساس، پایه، بنیاد، اساس، سنگ بنا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Education is the cornerstone of progress.
آموزشوپرورش اساس پیشرفت است.
Hard work is the cornerstones of achieving one's goals.
سختکوشی سنگ بنای دستیابی به اهداف است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cornerstone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cornerstone