گذشتهی ساده:
anchoredشکل سوم:
anchoredسومشخص مفرد:
anchorsوجه وصفی حال:
anchoringشکل جمع:
anchorsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(کشتی) لنگر انداخته، در لنگرگاه
1- (به واسطهی گیر نکردن لنگر) دستخوش امواج بودن، از جای خود حرکت کردن، ثابت نبودن 2- پسروی کردن، ناکام شدن، لغزیدن
(کشتی) لنگر انداختن، پهلو گرفتن، در جایی ساکن شدن، رحل اقامت افکندن
(کشتی) لنگر انداختن و در جای خود ثابت بودن
لنگر انداخته شناور بودن
(کشتی) لنگر برداشتن، عزیمت کردن
لنگر کشیدن، لنگر برداشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «anchor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anchor