آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Loosen

    ˈluːsn ˈluːsn

    گذشته‌ی ساده:

    loosened

    شکل سوم:

    loosened

    سوم‌شخص مفرد:

    loosens

    وجه وصفی حال:

    loosening

    معنی loosen | جمله با loosen

    verb - transitive adverb C2

    شل کردن، لینت دادن، نرم کردن، سست کردن، از خشکی در آوردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    to loosen a screw

    پیچ را شل کردن

    to loosen one's control of something

    کنترل خود را نسبت به چیزی کم کردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    More water will loosen the mud.

    آب بیشتر گل را شل می‌کند.

    to loosen the bowels

    لینت دادن مزاج

    I loosened the soil with a shovel.

    خاک را با بیل نرم کردم.

    They loosened export regulations.

    آن‌ها مقررات صادرات را آسان‌تر کردند.

    He grasped the oar firmly and did not loosen his grip.

    او پارو را محکم گرفت و آنرا رها نکرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد loosen

    1. verb unbind
      Synonyms:
      free release detach separate untie disconnect discharge deliver liberate ease relax alleviate mitigate undo unfasten unhook unbutton unbuckle unlatch unlock unbolt unbar unchain unclasp unhitch unpin unfix unstick unstrap unlace unlash unscrew unsnap untighten slacken let go let out disengage disjoin emancipate extricate manumit unloose become unfastened work loose work free disenthrall break up lax
      Antonyms:
      tighten
    1. verb set free; unbind
      Synonyms:
      free release deliver let go liberate detach separate undo unfasten unchain unlock untie alleviate ease relax discharge mitigate unleash disconnect disengage extricate emancipate unbutton unbuckle unclasp unhook unlatch unpin unsnap unstrap slacken unloose break up unbolt unbar unfix unhitch unlace unlash unscrew unstick untighten become unfastened ease off let out manumit disjoin disenthrall work loose work free
      Antonyms:
      restrict limit tighten bind

    Phrasal verbs

    loosen up

    (آمریکا - عامیانه) 1- آزادانه حرف زدن 2- با سخاوت پول دادن 3- آرامیدن

    سوال‌های رایج loosen

    گذشته‌ی ساده loosen چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده loosen در زبان انگلیسی loosened است.

    شکل سوم loosen چی میشه؟

    شکل سوم loosen در زبان انگلیسی loosened است.

    وجه وصفی حال loosen چی میشه؟

    وجه وصفی حال loosen در زبان انگلیسی loosening است.

    سوم‌شخص مفرد loosen چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد loosen در زبان انگلیسی loosens است.

    ارجاع به لغت loosen

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «loosen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loosen

    لغات نزدیک loosen

    • - loosely
    • - loosely based on
    • - loosen
    • - loosen up
    • - loosestrife
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.