Unlace

ʌnˈleɪs ʌnˈleɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
بند کفش و غیره را باز کردن، گشودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unlace

  1. verb Undo the ties of
    Synonyms: untie, unbrace
    Antonyms: tie

ارجاع به لغت unlace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unlace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unlace

لغات نزدیک unlace

پیشنهاد بهبود معانی