امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unladen

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
کسب‌وکار (حمل‌ونقل) بدون بار، خالی، بدون محموله، سبک، بدون بارگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The unladen boat floated on the calm water.
- قایق بدون بار روی آب آرام شناور شد.
- The unladen truck was moving slowly down the road.
- کامیون بدون محموله، به‌آرامی در جاده حرکت می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unladen

  1. adjective something that is not carrying a load or burden; empty or free from weight

ارجاع به لغت unladen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unladen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unladen

لغات نزدیک unladen

پیشنهاد بهبود معانی