امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unhook

    ʌnˈhʊk ʌnˈhʊk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      unhooked

    • شکل سوم:

      unhooked

    • سوم‌شخص مفرد:

      unhooks

    • وجه وصفی حال:

      unhooking

    معنی

    verb - transitive verb - intransitive
    از قلاب باز کردن، شل کردن، رها کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unhook

    1. verb Take off a hook
      Antonyms:
      hook

    ارجاع به لغت unhook

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unhook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unhook

    لغات نزدیک unhook

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return