امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hook

hʊk hʊk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hooked
  • شکل سوم:

    hooked
  • سوم‌شخص مفرد:

    hooks
  • وجه وصفی حال:

    hooking
  • شکل جمع:

    hooks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
دام، قلاب، چنگک، چنگک بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- to catch fish with a hook
- با قلاب ماهی گرفتن
- Hang your overcoat on the hook.
- پالتو خود را به چنگک بیاویز.
- curtain hooks
- قلاب‌های پرده
- The sale advertisement was a hook to attract customers.
- آگهی حراج، دامی برای جلب مشتری بود.
noun countable
(عامیانه) جلب کننده، گیرا، وسوسه انگیز، مشتری آور
- They hooked customers with lighting and flags.
- با چراغانی و پرچم مشتری جلب می‌کنند.
noun countable
(دریانوردی - خودمانی) لنگر کشتی، هر چیز قلاب مانند : پیشروی قلابدیس خشکی در دریا و بالعکس، پیچ قلابدیس رودخانه (یا جوی و غیره)
noun countable
(در انداختن یا زدن گوی) توپ قوس دار، مسیر منحنی (گوی)
verb - transitive
گرفتار کردن، به دام چیزی افتادن، به شکل قلاب در آوردن، کج کردن، با چنگک کشیدن، قلاب دوزی کردن
- He hooked three fish.
- او با قلاب سه ماهی گرفت.
- hooked on opium
- معتاد به تریاک
verb - intransitive
پیچ یاخمیدگی تند داشتن، قلاب شدن، با قلاب گرفتن
- A dress that hooks in back.
- پیراهنی که پشت آن قلاب می‌شود.
verb - intransitive
فاحشه شدن،فاحشگی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hook

  1. noun curved fastener
    Synonyms:
    angle catch clasp crook curve grapnel grapple hasp holder link lock peg
  1. verb grab, catch
    Synonyms:
    angle bag clasp crook curve enmesh ensnare entrap fasten fix hasp lasso net pin secure snare trap
    Antonyms:
    let go release unhook unlatch unlock

Phrasal verbs

  • hook up

    به هم وصل کردن، به برق وصل کردن

Idioms

  • get the hook

    (عامیانه) اخراج شدن، (از خدمت) منفصل شدن

  • off the hook

    (عامیانه) فارغ‌البال، رها، آزاد از دردسر

ارجاع به لغت hook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hook

لغات نزدیک hook

پیشنهاد بهبود معانی