گذشتهی ساده:
hookedشکل سوم:
hookedسومشخص مفرد:
hooksوجه وصفی حال:
hookingشکل جمع:
hooksتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به هم وصل کردن، به برق وصل کردن
هرجوری شده، به هر نحوی از انحا
(عامیانه) اخراج شدن، (از خدمت) منفصل شدن
(عامیانه) بهطورکامل، یکجا، تمام و کمال
(عامیانه) فارغالبال، رها، آزاد از دردسر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hook» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hook