گذشتهی ساده:
pinnedشکل سوم:
pinnedسوم شخص مفرد:
pinsوجه وصفی حال:
pinningشکل جمع:
pinsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
همهی امید خود را به کسی بستن
چیزی را به کسی نسبت دادن، تقصیر را به گردن کسی انداختن
(عامیانه) به شدت کتک زدن یا شکست دادن یا نکوهش کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pin