فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Unpin

ənˈpɪn ˈʌnˈpɪn

گذشته‌ی ساده:

unpinned

شکل سوم:

unpinned

سوم‌شخص مفرد:

unpins

وجه وصفی حال:

unpinning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

پین را برداشتن، میخ یا سنجاق را درآوردن، سنجاق یا سوزن چیزی را برداشتن، باز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Do you know how to unpin a Pinterest image?

آیا می‌دانید چگونه پین یک تصویر در پینترست را بردارم؟

She carefully unpinned the fabric from the bulletin board.

او بادقت سنجاق پارچه را از تابلوی اعلانات در آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unpin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unpin

لغات نزدیک unpin

پیشنهاد بهبود معانی