شکل جمع:
pimplesجوش، کورک، عرق گز، جوش درآوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boy's face was covered by pimples.
صورت آن پسر پر از جوش بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pimple» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pimple