امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blackhead

ˈblækhed ˈblækhed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چربی دانه، جوش کوچک در صورت، جوش سرسیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blackhead

  1. noun A black-tipped plug clogging a pore of the skin
    Synonyms: comedo

ارجاع به لغت blackhead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blackhead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blackhead

لغات نزدیک blackhead

پیشنهاد بهبود معانی