آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ آذر ۱۴۰۳

    Bag

    bæɡ bæɡ

    گذشته‌ی ساده:

    bagged

    شکل سوم:

    bagged

    سوم‌شخص مفرد:

    bags

    وجه وصفی حال:

    bagging

    شکل جمع:

    bags

    معنی bag | جمله با bag

    noun countable A1

    کیسه، کیف، پاکت بزرگ، توبره، گاله، ساک، خورجین، جوال، چنته، جامه‌دان‌

    bag, کیسه، کیف، پاکت بزرگ، توبره، گاله، ساک، خورجین، جوال، چنته، جامه‌دان‌
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    a bag full of apples

    یک پاکت پر از سیب

    a shopping bag

    پاکت بزرگ فروشگاه‌ها

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The woollen bag contained his clothes.

    کیسه‌ی پشمی، حاوی لباس‌های او بود.

    As I was paying, the shop boy bagged the fruits.

    من که پول می‌دادم، شاگرد مغازه میوه‌ها را در پاکت گذاشت.

    One of her bags was lost.

    یکی از جامه‌دان‌هایش گم شد.

    noun

    بادکردگی یا برآمدگی پوست، پستان یا هر عضو کیسه مانند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    bags under the eyes

    بادکردگی زیر چشم‌ها

    noun

    افتادگی، پف کردگی یا برآمدگی در پارچه

    bags at trouser knees

    زانو انداختن شلوار

    noun

    مقدار چیزی داخل یک کیسه یا پاکت، پاکتی

    these apples are sold by the bag

    این سیب‌ها را پاکتی می‌فروشند (نه کیلویی)

    noun

    (بیس بال) بیس

    noun

    کیسه‌ای که پرنده یا حیوان شکارشده را در آن می‌ریزند، توبره‌ی شکارچی، تعداد حیوانات شکارشده، شکار روز

    the hunter's bag consisted of two rabbits

    شکار آن روز آن شکارچی عبارت‌بود ‌از؛ دو خرگوش

    noun

    (امریکا - خودمانی) زمینه‌ی استعداد یا مهارت یا علاقه و غیره‌ی شخص

    His bag is music, mine is literature.

    او به موسیقی علاقه دارد، من به ادبیات.

    noun

    (توهین آمیز) زن، زن بدقواره، درب و داغان

    She is an old bag.

    او درب و داغان است.

    noun

    (انگلیس - عامیانه) شلوار

    verb - intransitive

    (مثل کیسه) باد کردن یا شدن، بالا آمدن، پف کردن، کیس کردن، (مثل کیسه) آویزان بودن، متورم شدن

    verb - transitive

    در کیسه یا پاکت ریختن

    verb - transitive

    شکار کردن (و در توبره ریختن)

    The hunter bagged two wild ducks.

    شکارچی دو مرغابی وحشی شکار کرد.

    verb - transitive

    گرفتن، ربودن

    He bagged two fugitives within five minutes.

    در ظرف پنج دقیقه دو فراری را گرفتار کرد.

    verb - transitive

    پیروز شدن، برنده شدن

    Our victory is in the bag.

    پیروزی ما حتمی است.

    abbreviation

    (BAg) [bachelor of agriculture]

    .

    There's bags of room.

    جا زیاد است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bag

    1. noun container for one’s possesions
      Synonyms:
      case sack pocket pack packet kit gear purse handbag pouch tote suitcase backpack carryall satchel duffel knapsack holdall briefcase carry-on sac poke haversack rucksack saddlebag attaché pocketbook
    1. noun special interest
      Synonyms:
      hobby preference favorite activity thing expertise speciality
    1. verb catch
      Synonyms:
      get take seize capture nab apprehend catch acquire gain land trap collar net hook kill shoot
      Antonyms:
      lose
    1. verb droop
      Synonyms:
      hang sag droop flop flap swell bulge billow balloon

    Phrasal verbs

    bag up

    در پاکت یا کیسه قرار دادن

    Idioms

    bag and baggage

    (عامیانه) همه‌ی مایملک، کاملاً، تمام و کمال، بودونبود

    bags of

    (انگلیس - عامیانه) خیلی، بسیار

    be left holding the bag

    (عامیانه) تقصیرکار شناخته شدن (در حالی که دیگران سودش را می‌برند)، دلال مظلمه شدن

    in the bag

    (امریکا - عامیانه) 1- حتمی، محقق

    2- مست

    pack one's bag

    چمدان‌ها را بستن، رخت بربستن، آماده‌ی عزیمت شدن

    Idioms بیشتر

    let the cat out of the bag

    (معمولاً غیرعمدی و ناخودآگاه) رازی را آشکار کردن، قضیه‌ای را لو دادن، دهن‌لقی کردن، بند را به آب دادن، پته‌ی کسی را روی آب ریختن

    سوال‌های رایج bag

    معنی bag به فارسی چی میشه؟

    واژه "bag" در زبان انگلیسی به معنای "کیف" یا "گونی" است و کاربردهای متنوعی در زبان و فرهنگ‌های مختلف دارد. در ادامه، به بررسی معانی مختلف، کاربردها و نکات جالب درباره این واژه پرداخته می‌شود.

    معانی مختلف

    1. کیف (Bag): یکی از رایج‌ترین معانی "bag" به کیف‌هایی اطلاق می‌شود که برای حمل وسایل شخصی استفاده می‌شوند. این کیف‌ها می‌توانند از جنس‌های مختلفی مانند چرم، پارچه و پلاستیک ساخته شوند و در اندازه‌ها و اشکال گوناگون وجود دارند. کیف‌های دستی، کیف‌های کوله‌پشتی، کیف‌های لپ‌تاپ و کیف‌های خرید از جمله انواع مختلف آن هستند.

    2. گونی (Sack): در برخی موارد، "bag" به معنای گونی یا کیسه بزرگ نیز به کار می‌رود. این نوع کیسه‌ها معمولاً برای حمل مواد غذایی، مصالح ساختمانی یا محصولات کشاورزی استفاده می‌شوند.

    3. کیسه (Pouch): "bag" همچنین می‌تواند به معنای کیسه‌های کوچک یا پَک‌های مخصوص باشد که برای نگهداری اشیاء کوچکی مانند جواهرات یا لوازم آرایشی استفاده می‌شود.

    کاربردها

    - در تجارت و خرید: "bag" به عنوان یک ابزار مهم در خرید و فروش شناخته می‌شود. فروشگاه‌ها معمولاً کیسه‌های پلاستیکی یا پارچه‌ای را برای مشتریان فراهم می‌کنند تا بتوانند خریدهای خود را به راحتی حمل کنند.

    - در سفر: مسافران معمولاً از انواع مختلف "bag" برای حمل لباس‌ها و وسایل شخصی خود استفاده می‌کنند. این کیسه‌ها می‌توانند شامل چمدان‌ها، کوله‌پشتی‌ها و کیف‌های دستی باشند.

    - در هنر و طراحی: "bag" به عنوان یک عنصر طراحی در مد و فشن نیز شناخته می‌شود. طراحان مد به طراحی کیف‌هایی با شکل‌ها و رنگ‌های خاص می‌پردازند که می‌تواند به عنوان یک اکسسوری مد به شمار رود.

    نکات جالب

    - تاریخچه: استفاده از کیسه‌ها به دوران باستان برمی‌گردد. انسان‌ها از زمان‌های قدیم از مواد طبیعی مانند پوست حیوانات و پارچه برای ساخت کیسه‌ها استفاده می‌کردند.

    - انواع کیسه‌ها: در دنیای مدرن، کیسه‌ها به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند، از جمله کیف‌های دستی، کوله‌پشتی، کیف‌های ورزشی و کیف‌های فانتزی. هر کدام از این‌ها کاربرد خاصی دارند و بسته به نیاز فرد انتخاب می‌شوند.

    - محیط زیست: در سال‌های اخیر، با توجه به نگرانی‌های محیط زیستی، بسیاری از کشورها استفاده از کیسه‌های پلاستیکی را محدود کرده‌اند و مردم تشویق به استفاده از کیسه‌های پارچه‌ای و قابل بازیافت شده‌اند.

    - فرهنگ‌ها: در برخی فرهنگ‌ها، "bag" علاوه بر کاربردهای عملی، نماد فرهنگی نیز محسوب می‌شود. به عنوان مثال، در فرهنگ‌های مختلف، نوع و طراحی کیف‌ها می‌تواند نشان‌دهنده وضعیت اجتماعی و اقتصادی فرد باشد.

    گذشته‌ی ساده bag چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bag در زبان انگلیسی bagged است.

    شکل سوم bag چی میشه؟

    شکل سوم bag در زبان انگلیسی bagged است.

    شکل جمع bag چی میشه؟

    شکل جمع bag در زبان انگلیسی bags است.

    وجه وصفی حال bag چی میشه؟

    وجه وصفی حال bag در زبان انگلیسی bagging است.

    سوم‌شخص مفرد bag چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد bag در زبان انگلیسی bags است.

    ارجاع به لغت bag

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bag

    لغات نزدیک bag

    • - baffler
    • - baffling
    • - bag
    • - bag and baggage
    • - bag lady
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.