آخرین به‌روزرسانی:

Rucksack

ˈrʌksæk ˈrʌksæk

شکل جمع:

rucksacks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کوله‌پشتی، کوله (کیفی بزرگ با معمولاً دو بند شانه‌ای که برای سفر، کوه‌نوردی یا جابه‌جایی وسایل شخصی کاربرد دارد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I forgot my water bottle in my rucksack.

بطری آبم را در کوله‌پشتی جا گذاشتم.

He packed his clothes into a rucksack.

لباس‌هایش را داخل کوله‌پشتی گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rucksack

  1. noun a bag carried by a strap on your back or shoulder
    Synonyms:
    backpack back pack knapsack packsack haversack

سوال‌های رایج rucksack

شکل جمع rucksack چی میشه؟

شکل جمع rucksack در زبان انگلیسی rucksacks است.

ارجاع به لغت rucksack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rucksack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rucksack

لغات نزدیک rucksack

پیشنهاد بهبود معانی