انگلیسی آمریکایی آشوب، غوغا، هیاهو، جنجال، همهمه، هوچیگری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children created a ruckus in the classroom.
بچهها در کلاس همهمه کردند.
The political debate turned into a ruckus.
مناظرهی سیاسی باعث جنجال شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ruckus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruckus