صدای ریز و سنگین درآوردن، غریدن، چیز پرسرو صدا، شکایت، چغلی، غرولند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the distant rumble of a drum
آواز دهل از راه دور
The rumble of the enemy's cannons echoed in the mountains.
صدای غرش توپهای دشمن در کوهها میپیچید.
clouds that rumbled like black demons
ابرهایی که همچون دیو سیاه غرش میکردند
A heavy truck rumbled down the road.
یک کامیون سنگین غرشکنان از جاده سرازیر شد.
the rumblings of discontent among the workers
غرشهای حاکی از نارضایی در میان کارگران
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rumble» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rumble